فروم جمعیت دولت مستضعفین


 
Notifications
Clear all

Mostazafin.Government.Society Forum

سرآغاز/ به جمعیت دولت مستضعفین خوش آمدید

آشنایی با جمعیت دولت مستضعفین

تمام مطالبی که برای آشنا شدن با جمعیت دولت مستضعفین بهتر است بدانید

سوابق تایید شده اعضا

در این قسمت بعد از ارائه گزارشات و تایید آن توسط سرپرستان جمعیت با عملکرد و تفکر اعضای جمعیت آشنا خواهیم شد.

Topics
2
Posts
2
Forum Participants
سوابق اعضا

گزارش فعالیت ها

در این بخش در مورد عملکرد خودتان یا دیگران در دید عموم گزارش میدهید

Forum is empty

پروژه های دولت مستضعفین

سیروسلوک لقمانی

 مقدمه آشنایی با سیروسلوک لقمانی جهت رسیدن به مکتب اشارات الله

مکتب اشارات الله چیست؟

مکتب اشارات الله مکمل مکتب جوازات الله است… مکتب جوازات الله اطاعت از سروران ولایت است

اما مکتب اشارات الله رسیدن به حداکثر رضایت الله یا طبق علاقه خودم آبرو پیش خداست

مکتب جوازات الله تبعیت از علم است و باعث امنیت از عذاب الهی است.

مکتب اشارات الله تبعیت از عقل است زیرا عقل بهترین مخلوق خداست و ما نیز مخلوق هستیم اگر میخواهیم بهترین شویم باید از عقل تبعیت کنیم…

مسلما عقل موجودی است که همیشه از جوازات الله تبعیت میکند و جهل نیز موجودی است که نیمه کاره از جوازات الله تبعیت میکند… پس مکتب اشارات الله در امتداد مکتب جوازات الله است و خارج از آن نیست گرچه ما را به تکالیف سخت تر امر کند

هرکسی که مشتاق رسیدن به رضایت الله است یک مکتب اشارات الله برای خودش دارد و من نیز دنبال کلید زدن این مکتب هستم

مسلما آنچه الله به من اشاره میکند مختص خودم است و قابل نشر به صورت احکام نیست چون علمی در این زمینه هنوز نوشته نشده پس به خاطره گویی از اشارات الله اکتفا میکنم یعنی به شما نشان میدهم خودم چه میکنم شما نیز آنچه واضح است انجام دهید و اگر گیج شدید اعصابتان خرد شد طبیعی خود من هم اعصابم خورد میشود هم بدجور گیج میشوم تا جایی که علیه جوازات الله هم شورش میکنم ولی بعدش پشیمان میشوم و توبه میکنم.

قانون اول مکتب اشارات الله عدم تخطی از جوازات الله است.

مثال) اگر تشخیص دادی رضایت الله در اینست که خلاف مجوز هایش عمل کنی اشتباه کردی

قانون دوم مکتب اشارات الله به سبک لقمان خراب رضایت الله بودن است

مثال) اگر تشخیص دادی رضایت الله در اینست که خلاف مجوز هایش عمل کنی از خدا بخواه تا جایی که تشخیص ندهی مجوزش چیست خرابت کند که بتوانی عبور کنی چون در جوازات خداوند خراب ها بی تقصیرند.

نکته قابل اهمیت مثال) خودت را به خرابی نزنی و باید واقعا از طریق دعا و خود خداوند خراب شوی

چگونه خودمان را خراب کنیم؟

خاطره ام را ببین خودت تشخیص بده

وقتی آب از سرم گذشت و دیگر تحمل زندگی را نداشتم تصمیم گرفتم دیگر خراب رضایت الله شوم (یا خراب آبرو داشتن پیش خدا)

برای اینکار گفتم طبق حدیثی قدسی خداوند در گرو گمان من به اوست پس من هم گمان میکنم هرچه عقلم بگوید از طرف خداست قبولش کنم.

اتفاقاتی افتاد که نمیدانم بگویم یا خیر چون خلاف جواز الله است بیان آنها اما چیزی که اتفاق افتاد این بود که روانپریش شدم(دعا کنیم خداوند روانپریشمان کند که بتوانیم با او حرف بزنیم خلاف جوازات الله نیست پس انجام دادم) و بعد از آن در حالت روانپریشی با ائمه معصوم و خود خداوند مکالمه کردم و بسیار خوش گذشت (با اینکه داغون شدم و حالم بد شد ولی صفای زیادی داشت) تا اینکه به مکتبم پشت کردم و بی وفایی کردم و حالت روانپریشی از بین رفت و سالم شدم.

بعد از مدتی که در تبعید از مکالمه با خداوند و معصومین به سر میبردم تصمیم گرفتم به عنوان سرگرمی مکتبی بوجود بیاورم که جهان را متحول کند و آن مکتب ضددروغ بود که متاسفانه به دلیل اینکه حقایق را با اوهام پیوند میزدم فهمیدم این مکتب محکوم به شکست است. خود خداوند در خواب به من گفته بود از اوهام پیروی نکنم ولی من جدی نگرفتم که آیا خداوند است یا خیر…

وقتی به آن درجه رسیدم که باید مکتبم را کنار بگذارم با باور قلبی گفتم گناه ما همچون زخمی بر تن امیرالمومنین  تا رد شدنمان از صراط میماند پس اگر امیرالمومنین را دوست داریم گناه نکنیم… این را که گفتم تبعید از مکالمه با خدا و سروران ولایت از من برداشته شد و به روانپریشی ام برگشتم  و مدتی نیز چنین سر کردم و غلط های بسیار از من سر زد و بخشیدند اما یک غلط را نبخشیدند و آن هم آن بود که تلاش کردم شیطانی را به عصمت برسانم که حاجت هایم را بدهد (خب در روانپریشی هر چیزی ممکن است)

اینجا بود که دیگر از مکتب اشارات الله تبعید شدم و کاری کردم که از سربازی معافم کردند ها ها ها ها

دفعه بعد مکتب اشارات الله پیشرفت کرد و معصوم دیگر با من حرف درست حسابی نمیزد و دیگر روانپریشی آنطوری هم نبودم که عقلم خوب کار نکند. اینجا مجبور شدم عقیده پروری عقلی دلبخواهی کنم… چون به مرجعم دسترسی نداشتم هر حکمی را بپرسم و این حال من را مراجع تقلید درک نمیکنند و بشریت نیز از درکش عاجز است.

مقدمه مکتب عقیده پروری عقلی دلبخواهی را در ویرگول نوشته ام…

همین الان مثلا به من الهام شد خجالت بکش خوب

طبق مکتب عقیده پروری من هرطور دوست دارم به سبکی که قرآن ناطق تشخیصش میدهم حرف را تحلیل میکنم. چون میدانم خداوند واقف است که حرفی که به من میزند چه اثری دارد و چه نتیجه ای میگذارد پس تنها کافیست خودم عقلم و دلخواهم را روشن کنم ببینم الان خجالت بکش یعنی چه؟

من خجالت میکشم که این حرفها را کسی از من بشنود ولی دوست دارم دیگران نیز به سمت مکتب من بیایند و دنبال کسب رضایت خداوند راه بیافتند

پس دیگر مکتب اشارات الله را پیش نمیبرم چون انسانهای کاملتر از من به درجات رفیع رسیدند و حرفی از مکتبشان نزدند

البته من برای بیان این مکتب حجت دارم (حجت عقلی دلبخواهی)

Forum is empty

پیدا کردن همفکر برای پیشرفت راهبردی جمعیت

شاید داوطلبی برای جمعیت پیدا نشود و ایرادهای راهبردی داشته باشیم شاید هم داوطلبان توانایی همفکری در خودشان نبینند در اینجا به پیشنهادهای همفکریابی شما نگاه میکنیم.

Topics
2
Posts
2
Forum Participants

پروژه ی افزایش داوطلب جمعیت

در این قسمت درباره افزایش منابع انسانی داوطلب جمعیت بحث میکنیم

Forum is empty

پیشنهاد پروژه اعضای سایت

لطفا اگر یک پیشنهاد راهبردی قابل اجرا برای جمعیت میشناسید در اینجا معرفی کنید

Forum is empty

Share: